جمعه, ۲۳ مهر ۱۳۹۵، ۰۶:۱۶ ب.ظ
جرم مرغ های سفید زنده در زاهدان چیست؟
ظاهرا در مبارزه با مواد مخدر،کالای قاچاق و ... به نتیجه رسیده ایم،حالا بدنبال تحول در ذائقه مردم این استان هستیم
آنها که به این استان سفر کرده اند و یا مطالعه مردم شناسی در این منطقه دارند قطعا در یافته اند همین مرغ ماشینی که به زبان بومی آنرا مرغ سفید میگویند در سفره مردم این استان بدون استثناء از جایگاه خاصی برخوردار است و مضافا در بین اقشار آسیب پذیر استان (بفرمائید اکثریت) تهیه یک مرغ ماشینی زنده ذبح و طبخ آن طبق سنت بومی یک باور است، این موضوع تبدیل به یک معادله چند مجهولی شده است؟؟؟
خب خلاصه ای از معادله اول را نوشتیم و اضافه باید کرد اینکه مسئولین بهداشتی استان در فکر سلامت مردم هستند و در طول حداقل دو دهه ناتوان از تغییر در ذائقه و سفره مردم نشده اند و راهی جز دستگیری و ضاهرا معدوم کردن این پرندگان دست ساز انسان و تولید داخل توسط دیکر دستگاه ها از جمله نیروی انتظامی و فرمانداری ندارند باید به دنبال پرتقال فروش و احتمالا جیمز باند بود.
معادله دوم
از فقر مضاعف،بیکاری دو چندان و دیگر مسائل این منطقه آنها که بی خبرند فقط خودشان میدانند چرا؟ وگرنه خیل وسیع و گسترده ای ار اقشار آسیب پذیر که با فروش چند مرغ ماشینی زنده امرار معاش می کنند و یا طیف دیگری که با جمع کردن سرمایه های اندک خویش هزینه خرید و حمل یک کامیون خاور را تهیه میکنند و بعد با توقیف آن از هستی ساقط میشوند بهتر از هر کسی میدانند چه بلایی بر سر خانواده هایشان می آید؟؟
نویسنده ی این پا ورقی از دادستان عزیز استان و استاندار مهربان ضمن تقاضا دعوت میکند ساعتی را با فارغ بال از فلکه کارگر زاهدان به سمت انتهای شیر آباد حرکت کنند و در محل تجمع صد ها گاری تهی از مرغ و سرگردانی صاحبانشان از جوان 14 ساله تا پیر مردی با بلندای 30 سانت محاسن (ریش) قدری با طمعنینه وضعیت اسفناک زنان و مردان جوان در حاشیه محله ای که بوی تعفن اعتیاد دل هر انسانی را به درد می آورد ببینند که چگونه با نهادن چهار پنج کیلو پیاز یا سیب زمینی و سیفی جات معمولی میخواهند زندگی کنند.
اما چگونه؟؟؟ آری چگونه؟ این در حالی میباشد که پنجاه قدم آنطرفتر اگر بروند به راحتی با فروش چند بسته شیشه، گل، هروئین یا کراک دیگر دقدقه ی سیر کردن شکم خود و خانوادشان را ندارند.
شاید دعوت شدگان محترم همانند نگارنده این سطور از خود بپرسند واقعا با چه کسی و کسانی مبارزه میکنیم؟در طول این سال های متوالی توقیف کامیون های مرغ سفید به چه نتیجه ای جز حرکت دادن اقشار ضعیف به سمت بد بینی و بی اعتمادی رسیده ایم؟؟
معادله سوم
1-گفته میشود که این مرغ ها معدوم میشوند.چگونه و چرا؟؟و این عین دروغ است،البته این شایعه باید پشت پرده ای داشته باشد که بیان آن از ضرفیت جسارت این سایت خارج است!!
2-و باز گفته میشود که این پرندگان مجرم در عین بی گناهی به یکی از کشتار گاه های مرغ در استان سپرده می شود،این مسئله دور از ذهن نیست اما با این سوال روبرو می شویم...
_این مرغ ها را که محض رضای خدا به کشتارگاه نمیدهند! بنا بر این فروخته میشود... ولی دریافت کننده این وجوه کدام فرد و کدام ارگان است؟ و مسئله این است که صرف چه موضوع و چه جریانی میشود؟
3-با شرحی که از وضع زندگی فروشندگان داده شد یه تاوان کدامین گناه اصل سرمایه ی آنها عودت نمیشود؟یا اگر اصل سرمایه داده میشود سود حاصل از فروش آن به جیب چه کسانی میرود؟
معادله شایعات با مخرج احتمالی
در استانی که بالغ بر 40% آن بیکار هستند و برای امرار معاش هیچ ممر درآمدی نیست و در یک حرکت موازی فقر اقتصادی و فقر فکری در حال متلاشی نمودن بنیان خانواده میباشد و بنا به دلایلی حتی از ارائه آمار طلاق،زنان بی سرپرست،فرزندان سرگردان و ریزش های ناشی از بزهکاری های دیگر پرهیز میگردد تردید نباید داشت شایعه اساسی ترین رکن در باور های مردم میگردد و از آن جمله به نظر مسئولینی که در استان دغدغه های امنیتی دارند آیا لازم نیست این امنیت نسبت به مسائل استان و بعضی حرف و حدیث های نا امید کننده ی مردم مورد بررسی قرار گیرد و باز هم شایعه است آنهم در تاکسی و اتوبوس های واحد در افکار عوام رد و بدل میشود (به ازای واگذاری این مرغ ها هر هفته اتومبیل هایی از نوع صفر در تهران تحویل یکی از نمایشگاه داران میشود که دستی در این آتش بی دود استان دارد و در مقابل از زاهدان اتومبیل هایی از نوع سوناتا و سورنتا با قطار به تهران فرستاده می شود)
آنوقت عده ای در همین اتوبوس با زهر خند بگویند (پولشویی همین است)
_فرض را بر این بگذارید که این شایعات کار دشمنان است!!! اما پاسخ این سوال را چه کسی خواهد داد؟ چرا در ارتباط با مسائل دیگر چنین شایعاتی نقل تلخ دهان مردم نمیشود؟
آیا آقای استاندار پاسخگو خواهند بود؟
1-اینکه فیش حقوقی نیست! و یا چپاول از بانکها نیست، بلکه بحث بر سر شکم همیشه نیمه سیر مردمی درمانده میباشد، بنابر این آیا درست است که این مرغ ها را از پوست و خون و آبروی مردم یاد شده بگیریم و با قیمت بسیار نازل به کارمندان فرمانداری زاهدان بدهیم؟؟
2-اگر چنین است همین وجوه صرف چه چیزی میشود که باز مردم نا محرمند و از مال اندک خود هم بی خبر؟؟؟
3-آقای استاندار عزیز پاسخ این طنز تلخ مردم چیست که (این مرغ ها را اگر مردم عادی مصرف کنند چون ساختار بدنشان مقاومت ندارد دچار مشکلات گوارشی میشوند) :) اما طیفی که فرمانداری اجازه فروش مرغ ها را یا به خودشان یا به دیگران می دهند چون برنامه ی غذایی منضم دارند،در آمد معین هم دارند، غمی هم که ندارند پس مرغ های بخت برگشته و بی صاحب را چه جرات خطا در شکم آنها خواهد بود؟
معادله امید
آری، امید بسیار است جناب دادستان محترم که از کودکی رنج مشکلات جامعه ی استان را دارد و امروز با آن روبروست نشان دهد چون از جنس همین مردم است هیچ ظلمی از چشم وی دور نخواهد ماند
و شما آقای استاندار نشان دهید آنها که معتقد به سلامت و مهربانی شما هستند اشتباه نکرده اند، بنا بر این پاسخ گوی این معادله ی چند مجهولی باشید که متاسفانه معضلات در زیر مجموعه شما (فرماندار) ظهور و سقوط پیدا کرده!! این امری مشکل و لاینحل نیست که اولا مشخص شود چرا وقتی کالایی که نه قاچاق است و نه حرام و نه از طرفی در طی 2 دهه به بهانه های گوناگون ذائقه مردم عوض نشده و در سویی دیگر ممر در آمد طیفی عظیم از اقشار آسیب پذیر در این استان بسته دیده میشود چرا اصل سرمایه آنها را نمیدهند و مضافا چرا به دنبال راهکار دیگری نیستیم که منتهی به ظلم نشود؟ و اساسا آقایان چرا ارزان فروشی میکنند؟؟!! بنابر این باز هم با اطمینان و امید از این که بدون حمایت و یا تعصب از زیر مجموعه خود با شفاف شدن این مقوله مانع از انعکاس مباحث دیگری که در بغض های مردم مانده است باشید.